من یک زن افغان هستم که به مکتب رفتم. ای کاش به جای شانس، حق بود

این مقاله اول شخص توسط فرشتا همتی، فعال حقوق زنان و روزنامه نگار افغان ساکن PEI نوشته شده است. سوالات متداول.

خانواده من اولین بار زمانی که طالبان کابل را در سال 1996 تسخیر کردند، از افغانستان گریختند. من در آن زمان فقط چند ماه داشتم و هشت سال اول زندگی ام را در ایران گذراندم.

من و خواهر و برادرم به عنوان پناهنده در قم به مدرسه دسترسی نداشتیم.

پدرم معلم ما شد. او به حیث رئیس یک مکتب و ریاست پوهنتون بلخ در دانشکده طب افغانستان کار کرده بود. تحصیلات برایش فوق العاده مهم بود و نمی خواست ما عقب بیفتیم. به همین دلیل است که او برنامه های درسی خود را طراحی کرد تا به ما کمک کند تا با هم ادامه دهیم.

او نه تنها اصول اولیه خواندن و نوشتن را به ما آموخت، بلکه درس های زندگی را نیز به ما یاد داد – مانند تمرکز بر اهدافم و نحوه نادیده گرفتن عوامل حواس پرتی – که هرگز فراموش نخواهم کرد.

در سال 2001، دولت طالبان سقوط کرد و خانواده ما در اوایل سال 2005 به کشور خود بازگشتند، زمانی که در نهایت احساس امنیت کردند.

بازگشت به افغانستان همچنین به این معنی بود که من و خواهر و برادرم بالاخره توانستیم به مدرسه برویم. من در آزمون تعیین سطح مدرسه به خوبی جواب دادم و اجازه داشتم یک نمره را رها کنم. من خیلی هیجان زده بودم که هر روز به مدرسه می رفتم، زیرا پدرم همیشه آن را مکانی هیجان انگیز می ساخت.

زنی با موهای تیره بیرون در مزرعه ای از برگ ها ایستاده و دوربینی در چشمانش قرار دارد.
همتی در سال 2019 به عنوان روزنامه نگار در کابل کار می کرد. (ارسال شده توسط فرشتا همتی)

من در تمام سال های تحصیلی به طور مداوم در صدر کلاس خود بودم. من همچنین در مدرسه ام کار داوطلبانه انجام دادم و از نظر اجتماعی فعال بودم. برتری در کلاس برای من به یک اولویت تبدیل شد و تصمیم گرفتم حرفه روزنامه نگاری را دنبال کنم – حتی اگر زنان در رسانه ها در افغانستان به حقارت نگاه می کردند.

افغانستان کشوری است که مردان در آن اکثریت قریب به اتفاق قدرت اقتصادی و سیاسی را در اختیار دارند و اکثر زنان در آن کنترلی بر زندگی خود ندارند.

اما پدرم به من یاد داده بود که از ترس اینکه دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند نباید رویاهایم را به خطر بیاندازم. او مردی تحصیلکرده بود و به برابری زن و مرد اعتقاد داشت. او با رژیم طالبان مخالف بود و همیشه من و خواهران و برادرانم را تشویق می کرد که تحصیلات خود را ادامه دهیم.

زنان افغان برای اولین بار در سال 1919 واجد شرایط رای دادن شدند – یک سال کامل قبل از اینکه زنان در ایالات متحده از این حق برخوردار شوند. اما به دنبال اشغال شوروی در دهه 1970 و درگیری های داخلی در دو دهه بعد، حقوق زنان در افغانستان به طور فزاینده ای به عقب افتاد.

پس از فروپاشی طالبان در سال 2001، اوضاع به آرامی در حال بهبود بود.

در پوهنتون کابل در رشته ژورنالیسم تحصیل کردم و بعداً در حالی که هنوز سال دوم بودم، کار روزنامه نگاری را آغاز کردم.

احساس می کردم شکوفه ای زیبا در آستانه باز شدن همه امکانات زندگی. با وجود نگرانی‌های امنیتی، به‌ویژه برای زنان افغان که به مدرسه می‌روند و تحصیلات عالی را دنبال می‌کنند، من امیدوار بودم که در نهایت بتوانیم کنترل آینده خود را در دست بگیریم.

بعد یکدفعه همه چیز به هم ریخت.

وقتی دوباره همه چیز خراب شد

زنی در کوچه ای ایستاده است که به طور کامل با لباس های مشکی پوشیده شده است، یک پوشش سر و عینک آفتابی.
زمانی که طالبان در اوت 2021 قدرت را در دست گرفتند، همتی مجبور شد طرز لباس پوشیدن خود را تغییر دهد. (ارسال شده توسط فرشتا همتی)

پس از سقوط دوم افغانستان در آگوست 2021، دو ماهی که در رژیم دوم طالبان زندگی کردم، سخت ترین دوران زندگی من بود. وقتی بزرگ شدم، داستان های مربوط به اولین رژیم طالبان را شنیده بودم، اما این به نوعی بدتر شد. من نمی توانستم به سر کار یا مدرسه بروم صرفاً به دلیل اینکه یک زن بودم. من اجازه دیدن دوستانم را نداشتم. به معنای واقعی کلمه داشتم می دیدم که نیمی از جامعه افغانستان درست جلوی چشمانم ناپدید می شوند.

تحصیل یک حق است

من خوش شانس بودم که از کشور خارج شدم و برای ادامه تحصیلات تکمیلی به قزاقستان رفتم. من پایان نامه خود را در مورد واقعیت های روزنامه نگاران زن در افغانستان تحت رژیم طالبان نوشتم.

سپاسگزار بودم که از کشوری گریختم که در آن دختران اجازه نداشتند تحصیل کنند، اما برای عزیزانم در خانه نگران بودم و برای از دست دادن کشوری که در آن بزرگ شده بودم به امید ساختن آینده ای برای خودم سوگوار بودم.

زنی با عینک آفتابی در مقابل تابلوی غول پیکر قرمز رنگ 2022 در مقابل اسکله شارلوت تاون ژست می گیرد.
همتی در خانه جدیدش در شارلوت تاون. (ارسال شده توسط فرشتا همتی)

در آگوست 2022 به کانادا نقل مکان کردم. در شارلوت تاون، احساس می کنم بالاخره می توانم با آرامش نفس بکشم. من با گروهی داوطلب شدم که به تازه واردان دیگر کمک کردند و اکنون برای دولت استانی کار می کنند.

اما وقتی اخبار مربوط به مدارس مخفی برای دختران در کابل را می خوانم، در درونم احساس مرگ می کنم. طالبان به دختران جوان اجازه نمی دهد که تحصیلات خود را فراتر از صنف 6 ادامه دهند. برخی با آموزش به دختران زیر رادار با ظلم مبارزه می کنند، اما بیشتر دخترانی که من می شناسم و هنوز زیر نظر طالبان زندگی می کنند، چیزی برای ادامه دادن آنها ندارند.

زنان افغان از حقوق اساسی بشری مانند کار، مسافرت، رفتن به سینما، حضور در پارک های عمومی یا پوشیدن لباس انتخابی خود محروم هستند. آنها از حق تحصیل محروم هستند، اما من یکی از معدود افرادی بودم که این فرصت را به آنها داده شد – نسلی از زنان که در بین دو رژیم طالبان بزرگ شده بودند. من خوش شانس بودم که پدر و مادری داشتم که به دنبال دانش و تحصیل اعتقاد داشتند. و من معتقدم که همه زنان افغان باید از فرصت های یکسانی برخوردار باشند.


علاقه مند به نوشتن یک قطعه اول شخص یا نظر برای CBC PEI هستید؟

ما به دنبال ارسال‌هایی از طرف جزیره‌نشین‌ها یا کسانی هستیم که ارتباط قوی با جزیره دارند، که روایت شخصی قانع‌کننده‌ای دارند یا می‌خواهند دیدگاه خود را در مورد موضوعی که جامعه آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد به اشتراک بگذارند. لازم نیست یک نویسنده حرفه ای باشید – همیشه از کسانی که برای اولین بار مشارکت می کنند استقبال می شود.

داستان خود را به ما ایمیل کنید [email protected]. برای اطلاعات بیشتر در مورد ارسالی اول شخص و نظر سوالات متداول ما را ببینید.