من برون گرا هستم ، اما همه گیری ها انگیزه من را برای رسیدن به هدف تخلیه می کند

قرار بود سال 2020 باشد امسال، یا حداقل بسیاری از سن من امیدوار بودند. در حالی که ساعت نیمه شب در شب سال نو به صدا در آمد ، در میان همه بغل ها و بوسیدن ها (قبل از این که یک مصنوعی شود) ، ما مانوراهای خاموش و امیدهای خود را برای سال آینده نجوا کردیم. این سالی است که شما آن تبلیغ را دریافت می کنید. این سالی است که شما به دنیا سفر می کنید. این سالی است که شما با آن روبرو می شوید. این سال است – چون باید باشد ، درست است؟

به خودم گفتم که 2020 سال موفقیت من خواهد بود. من به عنوان یک روزنامه نگار موسیقی و مدیر گروه ، تصمیم داشتم بیش از هر زمان دیگری کار خود را ادامه دهم. من می خواستم آرزوهای مهم خود را برای مصاحبه با هنرمندان برجسته و گشت و گذار در جهان به اهداف قابل دستیابی تبدیل کنم. با استفاده از حرکت رو به جلو 2019 به عنوان پروانه خود ، آماده بودم همه تلاش خود را انجام دهم.

پسر ، من اشتباه کردم کمی بیشتر از دو ماه بعد ، جهانی که می دانستیم “مکث” کرد. والدین اکنون نگران این هستند که با بچه هایشان در خارج از مدرسه چه کنند. اجاره کنندگان تعجب می کردند که چگونه می توانند به صاحبخانه های خود پرداخت کنند. رستوران ها و بارها این سوال را داشتند که آیا آنها برای آخرین بار درهای خود را قفل می کنند یا نه. سال 2020 دیگر تلاش برای بقا نبود.

با گذشت نه ماه از موج اول ، جهان هنوز “بازی” را از سر نگرفته است. کارشناسان در تلاشند تا ما را با این ایده کنار بیاورند که ممکن است هرگز دوباره “play” را نزنیم زیرا آنها سعی می کنند ما را با اصطلاح “جدید طبیعی” آشنا کنند. اگرچه این زندگی به خوبی رو به جلو است ، اما پذیرش آن احساس بهتری در مورد آن ایجاد نمی کند. دلمان برای حالت عادی قدیمی تنگ شده است.

همانطور که مقامات دولتی می خواهند شهروندان فاصله جسمی خود را با یکدیگر حفظ کنند ، صریحاً اظهار نمی کنند که عوارض جانبی ممکن است شامل فاصله عاطفی باشد. اگر شما در هر سال دیگری به من می گفتید که من بیش از نه ماه بدون دیدن یا صحبت با برخی از نزدیکترین دوستانم می روم ، شما را باور نمی کردم.

جیکوب در دسامبر 2019 با تهیه کننده رکورد کانادایی Murda Beatz مصاحبه کرد. (ارائه شده توسط جیکوب کری)

اشتباه نکنید ، قرنطینه همه بد نبوده است. به عنوان یک برون گرا ، ایده هدر دادن ماه ها در محیط داخلی همکاری می کرد و ارتباط کمی با دنیای خارج داشت و به نظر من کلاستروفوبیک بود ، اما من با آن صلح کردم. اکنون احساس می کنم محتوای بیشتری را صرف زمان تنهایی می کنم. آنچه بیشتر از همه نگرانم این است که همه گیر چگونه بر روابط و شبکه هایی که مدت زیادی در تلاش برای ایجاد آنها بوده ایم ، تأثیر می گذارد.

“چه خبر؟” به نظر می رسد پرسیدن یک سوال بی فایده در زمانی است که بیشتر زندگی روزمره ما توسط یک حلقه بی پایان از زندگی روزمره پیش می رود. بیدار شدن از خواب ، کار یا مدرسه از خانه ، خوردن شام ، شل شدن از شب ، خوابیدن. تکرار. آنچه نتیجه می گیرد عدم انگیزه حتی دستیابی به هدف است. برای پرسیدن دوستان چه خبر است. برای شروع یک مکالمه بی معنی بودن پیش بینی می کنید. به هر حال ، اینطور نیست که حتی بتوانیم برای رسیدن به عقب همدیگر را ملاقات کنیم. برخوردهای حضوری بسته به جایی که زندگی می کنید ناخوشایند هستند یا کاملاً غیرقانونی هستند. این به راحتی خطرناک نیست ، و نه کار سخت.

از آنجا که به نظر می رسد زندگی فقط به صورت آنلاین وجود دارد ، زندگی حرفه ای من به عنوان روزنامه نگار موسیقی نیز وجود دارد. کنسرت ها اکنون “جریان های زنده” خوانده می شوند. شبکه سازی در اتاق سبز از گذشته است. مصاحبه ها از طریق زوم انجام می شود. شغلی که من انتخاب کردم اکنون فاقد تمام قسمتهای مورد علاقه من است – تعامل بی بند و بار و خودجوش انسانی.

با این حال ، باید یک پوشش نقره ای وجود داشته باشد. اعتقاد در غیر این صورت بدبینانه خواهد بود.

امید اصلی من برای وقتی که همه چیز تمام شود این است که ما نسبت به یکدیگر همدل تر شویم. ضربه جمعی که همه ما متحمل شده ایم باید ما را به هم نزدیک کند نه اینکه ما را از هم دور کند. ما باید قدردان چیزهای کوچک ، چیزهایی که بدیهی می دانیم باشیم – تعطیلاتی که با خانواده می گذرانیم ، موسیقی زنده ، یک آبجو سرد در بالای نوار ، به چند مورد. ما باید بیشتر گوش کنیم باید بیشتر “بله” بگوییم.

بیش از همه ، ما باید تلاش کنیم که ارتباطات بیشتری برقرار کنیم. شخصاً یعنی یکی ، من از زوم کردن مریضم.


CBC کبک از مسابقات شما برای مقاله های دیدگاهی استقبال می کند. لطفا برای اطلاعات بیشتر به [email protected] ایمیل کنید.