من برای شغل رویایی ام درس می خوانم. اما تورم اولویت های من را تغییر می دهد

این قطعه اول شخص توسط کیلا کاساندرا کورتز، که دانشجوی دانشگاه تورنتو است. برای اطلاعات بیشتر در مورد داستان های اول شخص CBC، لطفاً ببینید سوالات متداول.

در دوران دبستان بودم که تصمیم گرفتم خبرنگار شوم. پس از یک کارگاه آموزشی در مورد روزنامه نگاری چاپی، که در آن ما نوشتن اخبار و مقالات برجسته را تمرین می کردیم، من درگیر شدم. من بودم که بچه ای که از پدرم خواست که تلویزیون را روشن کند تا اخبار صبحگاهی را تماشا کند، و او عصبانی می شد زیرا باعث می شد من برای مدرسه دیر کنم.

متاسفانه پول مانع شد. در حالی که سعی می کردم والدینم را متقاعد کنم که اجازه دهند بعد از پایان کارگاه روزنامه نگاری را دنبال کنم، آنها گفتند که شغل روزنامه نگاری امنیت مالی ندارد مگر اینکه مجری خبر شوم (اما آنها به من هشدار دادند که ظاهراً به اندازه کافی زیبا نیستم که بتوانم یک مجری خبر باشم). آنها همچنین نگران بودند که من ممکن است تهدید به مرگ شوم زیرا این یک خطر است امکان واقعی در فیلیپین، جایی که آنها قبل از مهاجرت به کانادا در آنجا زندگی می کردند.

آنها مرا تشویق کرده اند که مشاغل سنتی یقه سفید – دکتر، مهندس یا وکیل – را دنبال کنم، زیرا زمانی که جوان بودند پول لازم برای دنبال کردن این مسیرهای شغلی را نداشتند. و اخیراً انجام این کار وسوسه انگیز بوده است.

من همیشه از نظر مالی مسئول بوده ام.

کودکی میکروفون در دست دارد.
کیلا کاساندرا کورتز از کودکی آرزوی روزنامه نگار شدن را داشت. (ارسال شده توسط Kyla Cassandra Cortez)

هر زمان که تصمیم مالی می‌گیرم، تعیین می‌کنم که آیا آن چیزی است که می‌خواهم یا به آن نیاز دارم. برگر خوشمزه از کامیون مواد غذایی پارک شده در محوطه دانشگاه؟ من از آن می گذرم. اگر یک کتاب درسی یا رمان برای مقطع کارشناسی ادبیات و رسانه باشد، آن را می خرم، اما با دلی سنگین. این برای من سنگین است که بدانم با خرید مواد مورد نیاز مدرسه، حساب بانکی من کوچک می شود. لذت بردن از یادگیری را سخت تر می کند.

وقتی می بینم دانشجویان دیگر از تعطیلات آخر هفته خود در کلوپ های شبانه یا مهمانی ها، رفتن به سفر یا تحصیل در خارج از کشور لذت می برند، از دست دادن “تجربه دانشگاه” ناراحتم. ای کاش می توانستم از پس این فعالیت ها بربیایم. گاهی اوقات من به زندگی آنها حسادت می کنم، زیرا می دانم که این دانش آموزان با وجود افزایش هزینه های زندگی احتمالاً امنیت مالی دارند.

قیمت همه چیز در حال افزایش است: اجاره آپارتمان، مواد غذایی، قبض کابل و تلفن، آب و آب و برق، بیمه و لوازم بهداشتی. از نظر مالی، زندگی در شهری مانند تورنتو سخت تر می شود.

گاهی اوقات باید بین موجودی بانکی و امنیت یکی را انتخاب کنم. آیا باید به عنوان یک زن مجرد در اواخر شب منتظر ترانزیت باشم؟ یا باید اوبر بگیرم و دوباره شاهد کاهش حساب بانکی ام باشم؟

زنی در حین بازی فوتبال زیر باران عکس سلفی می گیرد.
کورتز در یک رویداد فوتبال درون مدرسه ای در دانشگاه تورنتو. پس از چنین اتفاقاتی، او تصمیم می گیرد تا با حمل و نقل عمومی به خانه برود. (ارسال شده توسط Kyla Cassandra Cortez)

من تنها دانش آموزی نیستم که چنین احساسی دارد در مورد تورم و افزایش هزینه ها. من درک می کنم که چرا برخی از دوستان و اقوام برنامه های کارشناسی خود را صرفاً برای اشتغال زایی تغییر دادند و آنها را سرزنش نمی کنم. نمی‌دانم که آیا در رشته ادبیات و رسانه انتخاب درستی کرده‌ام یا رشته‌های من به اندازه خانواده‌ام و غریبه‌های تصادفی بی‌فایده و بیکار هستند؟

شاید حق با پدر و مادرم باشد. وکیل شدن، حتی اگر نخواهم وکیل شوم، منطقی‌تر از نظر مالی است. در موردش خوانده ام اخراج در صنعت روزنامه نگاری در کانادا و ایالات متحده آنچه را که دیگران به من گفته اند تأیید می کند: به عنوان یک روزنامه نگار امنیت شغلی وجود ندارد. این باعث می شود که من بیشتر به دنبال حقوق باشم. داشتن سقف بالای سرم، خوردن غذای خوب و احساس امنیت مالی وسوسه انگیز است.

اما حتی در آن زمان هم مطمئن نیستم، زیرا وکیل شدن از نظر مالی نیز دشوار است. هزینه آن نزدیک به 300 دلار است در آزمون پذیرش دانشکده حقوق شرکت کنید و 115 دلار برای درخواست برای هر دانشکده حقوق انتاریو. پرداخت شهریه تا 34000 دلار در سال در حال حاضر به نظر می رسد که من وام های بیشتری برای نگرانی دارم. اگر هیچ کمک هزینه تحصیلی یا بورسی دریافت نکنم چه می شود؟ آیا این همه زحمت سه سال دیگر درس خواندن و بازپرداخت وام های هنگفت مدرسه ارزش آن را دارد که در این دوران تورم راحت زندگی کنیم؟ اگر من وکیل شوم، آیا واقعا زندگی برای من آسان تر خواهد بود یا اینکه حفظ سبک زندگی مورد نظرم برایم سخت تر خواهد بود؟

من در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهم تا به بهترین شکل از خودم حمایت کنم دچار تعارض هستم.

هر دو شغل مزایا و معایب دارند. اما ممکن است لازم باشد امنیت مالی را به جای شغلی که دوست دارم انتخاب کنم.


آیا داستان شخصی قانع کننده ای دارید که بتواند به دیگران کمک کند یا درک کنید؟ ما می خواهیم از تو بشنویم. اینجاست اطلاعات بیشتر در مورد نحوه ارائه به ما.