در 2 آوریل، کلیسای اول باپتیست هالیفاکس با انتصاب آرلا جانسون به عنوان اولین روحانی ازدواج کرده آشکارا دگرباشان جنسی در کانادا، تاریخ ساز شد.
این مراسم با مشارکت انجمن آزادیهای باپتیست کانادا انجام شد.
جانسون به رادیو CBC گفت خیابان اصلی نوا اسکوشیا مجری جف داگلاس او و شریک زندگی خود هشت سال پیش به هالیفاکس نقل مکان کردند و اولین کلیسای باپتیست هالیفاکس را انتخاب کردند زیرا احساس می کردند از آنها استقبال می شود.
او گفت زمانی که آنها برای اولین بار در نیمکت ها نشستند، احساس می کردند که در خانه هستند.
گفتگوی آنها برای وضوح و طولانی بودن فشرده و ویرایش شده است.
خیابان اصلی NS9:06کلیسای باپتیست هالیفاکس اولین روحانی متاهل و دگرباش را منصوب می کند
آیا برای شما منطقی است که اولین کلیسای باپتیست اینجا در هالیفاکس باشد که اولین کلیسایی باشد که وارد این فضا می شود؟
سال ها پیش ما اولین کسانی بودیم که به عنوان استقبال کننده و تایید کننده ظاهر شدیم. و در آن زمان از کنوانسیون خارج شوند، زمانی که سیاستهای آنها در برابر استقبال از دگرباش بسیار سخت بود [people] وارد کلیسا شوید، چه رسد به اینکه شروع به دستور دادن آنها کنید.
چرا ما کمی در مورد انجمن کانادایی آزادی های باپتیست، که کلیسای اول باپتیست بخشی از آن است، صحبت نمی کنیم؟ اون چیه؟
ما قبلاً کنوانسیون باپتیست بودیم که 200 سال قدمت دارد. چهار بخش در سراسر کانادا و، البته، استان های اقیانوس اطلس وجود دارد.
این گروهی بود که باپتیستها با هم ملاقات میکردند، برخی مترقیها و برخی لیبرالها وجود داشتند، اما پس از آن آنها نسبت به ایدههای جدید و کاوش در ماهیت جهانیتر دین و کلیسا چندان باز نشدند.
و گروهی بودند که می خواستند این گزینه ها را بررسی کنند. در سال 1971، گروه کوچکی از آن کنوانسیون ظهور کرد تا انجمنی را ایجاد کند تا به مردم مکانی امن، افراد باپتیست و کلیساها بدهد، تا گزینههای جایگزین را بررسی کنند و عدالت رادیکالی را که عیسی در سراسر انجیل اعلام کرده بود، در آغوش بگیرند.
من واقعاً از اینکه دیدم جماعتهای عضوی در انجمن آزادیهای باپتیست کانادایی در سراسر کشور وجود دارد بسیار متعجب شدم.
من فکر می کنم اینجا در نوا اسکوشیا 15 و 9 است.
چرا اینجا در نوا؟ آیا کلیساهای باپتیست زیادی داریم؟ موضوع همین است؟
بله، اما فقط 9 نفر متعلق به سازمان ما هستند.
این انشعاب ها در بسیاری از کلیساها وجود دارد، زیرا برخی می خواهند تأیید و استقبال کنند، برخی دیگر نمی خواهند.
و شما این تقسیم را در کلیساها دارید، شاید بین روحانیون، شاید بین کلیساها.
من خوشحالم که آنها در حال وقوع هستند. ما باید شروع به صحبت در مورد این چیزها کنیم. ما باید شروع کنیم فقط با روشهای سالم و مثبت به جلو حرکت کنیم تا برابری، آزادی و آزادی را برای همه مردم، نه فقط برای جامعه دگرباش ترویج کنیم.
اما این یک شروع واقعا خوب است، به خصوص اگر به اولین باپتیست نگاه کنید [church] در سراسر کانادا برای تعیین وزیر.
این مضحک است زیرا یونایتد [Church] سالها پیش شروع شد حرکت رو به جلو را انجام دادند. و من فکر میکنم وقتی باپتیستها، محافظهکارانتر، این اتفاق را دیدند، واقعاً شروع به سختگیری کردند.
آیا میتوانیم درباره اینکه کلیساها و جماعتهای باپتیست چه نوع موضعگیری فلسفی الهیاتی میتوانند در مورد همجنسگرایان انتخاب کنند، صحبت کنیم؟
این یک سوال سخت است به این معنا که هر کلیسا بسیار متفاوت است.
برخی ممکن است بگویند که استقبال می کنند. اگر دگرباش هستید می توانید به کلیسای خود بیایید، اما نمی توانید اینجا ازدواج کنید، نمی توانید آنجا روحانی شوید.
آنها استقبال می کنند، تایید می کنند، اما [to] چه مدرکی
شاید رای گرفته اند تا خوشامد گویی کنند و شاید 51 نفر از جماعت ها بله و 49 نفر جواب منفی بدهند. شما یک فرد عجیب و غریب را دریافت می کنید که قرار است به آنجا برود و از او بپرسد: “آیا من واقعاً توسط این طرف و آن طرف پایه پذیرفته شده ام؟” و بعد، شاید، احساس می کنید مورد قضاوت قرار می گیرید. شاید وقتی رفتی در موردت حرف بزنن شما نمی دانید.
اگر دگرباش هستید و به یک کلیسای دگرباش می روید، می دانید که پذیرفته شده اید. شما در آن کلیسا اکثریت هستید، نه اقلیت.
داستان های برتر بیشتر